شرکت ایوان
منوچهر احمدوند شخصی که به علت جانباز بودن دستش برای دزدی از صندوق بازنشستگی بانکها خیلی باز بود و چون جاسوس بود دوستان خودش را هم از استرالیا به نامهای محمد کتابچی و مسعود حاتمی آورده بود
شخصی به نام مجید محسنی پور اصل کار جاسوسی میکرد و قتل ها را انجام میداد او به علت قاچاق مواد مخدر زندانی بوده که با ضمانت منوچهر احمدوند از زندان بیرون میآید و از اعدام فرار میکند و با کمک عرفان حلقه در آزار و جان گرفتن از طعمه ها میپردازد
او روی فرکانس مغز من با حرف زدن ممتد ایجاد صدای جیغ کرد در قسمت گوش چپ و انرژی زنانگی من را گرفت و متصل کرد به زن خودش که یک تسخیر شده کامل بود
مجید محسنی پور اصل پدر خودش را به صورت غیر مستقیم هلاک کرد و جانش را خورد تا ترحم من را جلب کند برای دزدی زنانگی ام
یکبار فرمانده سپاه اومد شرکت ایوان و یه نگاه عمیقی به وجودم کرد و تا حالا مریضم یعنی 6 سال چون منوچهر احمدوند به کمک سیما مهدلو مداوم طلسم را تمدید میکنند
منوچهر احمدوند جایتکارترین فرد در تجاوز به حریم خصوصی افراد و کار گذاری جن در وجود اشخاص است
محمد کتابچی که که به قول همکارانش از خر ماده هم نمیگذرد از بدن های قربانیان در حالتهای روحی استفاده میکند تا زمانیکه با دوست دخترش در رابطه جنسی است بتواند به وجود قربانیان رسوخ کند و از سلامتی آنها بهرمند شود و بعضا به رفقای پیر و خلافکار خود این سلامتي هارا میفروشد
محمد کتابچی در حالت هیپنوتیزم جن میندازه به روح آدم تا روح و بخوره و یکصدا جیغ هم کنار گوش چپ میندازه تا کلافه بشی و بتونه راحت روحتو بخوره
قسمت گاوصندوق اتاق محمد کتابچی دری به صندوق اصلی جن های دولت است
اونا با این کارا باعث شدن که من 24 ساعت بهشون فکر کنم و اینطوری انرژی پاک من و تخلیه میکنند و میدزدند
داشتم به این فکر میکردم که شل کنم تا کمتر درد بکشم و همون موقع این کنار گوشم جیغ کشید چون اونا دوست دارن درد بکشم
محمد کتابچی و مسعود حاتمی در استرالیا کلاهبرداری کرده بودند و به ایران فرار کرده اند و مشکل قضایی دارند به همین دلیل قربانیان را تحت فشار قضایی قرار میدهند