توئمه

شوهر بهاره فامیل خديجه حسنی 4 تا مغازه لوکس در پاساژی لوکس زده بود و برای افتتاحیه اسلام هوشمند(پیچ و مهره فروش در بازار) را دعوت کرد هوشمند از شدت حسادت صورتش قرمز شده بود بعد ما برگشتیم منزل و بعد بهاره خبر داد که 4 مغازه شوهرش را شخص نامعلومی گزارش داده که جنس‌ها مشکل دارند و به همین منوال اسلام هوشمند با استفاده از نفوذ دولتی مغازه ها را تعطیل کرد 

یکبار افسانه به پوست من حسادت می‌کرد و با حالت ناله و ضجه میگفت من میخوام پوستم اینجوری سفید باشه و من چانه ام به طور ناگهانی جوش‌های چرکی و عفونی زد

پرستوها هر جایی که قربانی را احاطه و فریز می‌کنند و حتی میتونه مکان عمومی باشه از اتاق خواب خودشون در اون مکان عمومی شبیه سازی می‌کنند و از انرژی جنسی قربانی که تسخیر کردند به اتاق خواب خودشون انتقال میدهند
مثلا سارا ملاحسینی دفتر خدمات الکترونیک 803 اتاق خوابش را در گوشه دفتر شبیه سازی کرده است
و مردهایشان هم همین کار را میکنند

مثلا اسلام هوشمند شوهر خدیجه حسنی وقتی که من خانه‌شان بودم یک انرژی جنسی نصف شب به سمت من فرستاد و خودش هم در اتاق خوابش با خدیجه خوابیده بود 
من از آن روز به طور ناگهانی خودم را در آن اتاق میبینم و بعدش انرژیم تخلیه می‌شود

از روسیه هم از یک شبیه سازی در آمریکا در خانه آیسان اسلامی کرده‌اند 

تمامی افرادی که در این بلاگ از آنها نامبرده شد توسط افرادی آموزش دیده اند که از افراد کا گ ب هستند 

و بین ایران و آمریکا رفت و آمد می‌کنند و اغلب دوتابعیته هستند 

مغز وبدن من رو طوری برنامه ریزی می‌کنند که شهرک های مسکونی تهران را از طریق بستر من کنترل کنند الان در موقعیت منطقه 22 شهرک چیتگر و گلستان هستیم 
یکماه قبل در منطقه اکباتان بودیم 
6 سال قبل با هدایت محمد ذاکری کلاهبردار در شهرک آپادانا بودیم 
5 سال قبل در موقعیت شهرک امید با دیم با هدایت شهرام نیک روش 
شهرک غرب به طورکلی با هدایت عمو حرامی و اتصالات خواهر بزرگم انجام می‌شود 

وتمام موارد توسط چینی‌ها و آسیاییان برنامه ریزی می‌شود 
الان منطقه 22 هستم که فرد مستقر در آنجا مدیر فروش پروژه آرین سازه است که توسط سرهنگ فرشاد حسنوند ساکن پروژه ارتش کنترل می‌شود

غزال مدیر قمی چه طور شد که پرستوشد؟
غزال بسیار  تو سری خور است و مداوم زیر لگد ها و سیلی ها و مشتها   و کتکهای شوهرش سیاه و کبود است او برای ارضای عقده حقارتش پرستو شده است تا با آزار دادن قربانیان و تماشا کردنشان که چه جوری زیر دست شکنجه گران دست و پا میزنند  لذت می‌برد و روحش به گفته خودش التیام می یابد  غزال با چادر  به اوین رفت و آمد دارد و فرکانس‌های مغزی می‌فرستد و در گوش قربانیان جیغ می‌کشد تا آنها را دیوانه کند و از تماشای آنها لذت می‌برد 
او وقتی که از قم به تهران ازدواج کرد دوست داشت که پایتخت را ببیند و پیشرفت کند اما در نهایت شکنجه گر شد

غزال مدیر قمی واقعا حقیر و بی کلاس است 

یکبار میخواستم  در هتل لاله با شخصی ملاقات کنم که او تا مرا دید ترسید (از ماموران بود) و به پذیرش اطلاع داد و آنها هم گفتن باید برای میز رزرو کردن تو پول بدهی نه آن شخصی که من را دعوت کرده بود و من گفتم چرا ؟ خلاصه فکر کردند که تسخیر شده و پرستو غیر خودی هستم ولی بعد محمد کتابچی شرکت ایوان مخابره کرد که پرستو ما است و آنها هم من را ول کردند 

از وقتی که این بلاگ را نوشتم و آهو هم با شرت و سوتین اومد جلو دانشگاه علوم و تحقیقا  و اون دختر هم خودشو پرت کرد 
شب سیما مهدلو آمد به خوابم و بیدارم کرد و کاری کرد که شروع کردم به خنده همون کاری که توی کلاس به اسم یوگای خنده می‌کرد و گفت که همه باید به نوشته هایت بخندند و بگویند دیوانه ای 
و بلید به آهو هم بگویند که دیوانه است این دستور از کا گ ب است

بانک‌ها سریع خلع سلاح می‌کنند و افرادی مثل من که تسخیر شده و پرستو هستم کاملا مشخص است و افراد در بانک می‌خواهند ببینند خودی از قربانی و تسخیر شده سواستفاده می‌کند و یا غریبه 
بارها اتفاق افتاده که در بانک رفتم و اونها سریع یه کاری میکنند که مامور تسخی کنند  احضار شود واز یه گوشه ای داد و بیداد بلند می‌شود و یکنفر عصبانی می‌شود و بعد مامور مخابره می‌کند و خودش را به شکلی نشان می‌دهد 
 

و بارها محمد کتابچی شرکت ایوان مخابره کرده که پرستو راهله تسخیر شده ما است 
در بانک‌ها کسانی که پشت باجه هستند اکثرا مامور و جاسوس هستند 
بانک ملی طبق تجربه من قویترین جاسوسان را دارد در شعبات

برخلاف تصور همه ، آقازاده پسر سران دولتی فقط نیست شای اونها هم باشند ولی آقازاده این هست که میگم:
پسرهای دختر کش و بدنساز و اینکه دنبال پول و مال مفت قربانیان هستند و سمت چپ بدن من هستند و الان دارند به  من اینو القا می‌کنند که خونتو میگیریم 
ورزشگاه بینهایت جنب بانک آینده در فرمانیه غربی  روبروی اطلاعات پر از آقازاده هست
اسامی آقازاده هایی که من میشناسم:

محمد ملاحسینی 
سهیل شریف
نادر(حسن )فروعان
شاهین(جواد)رهپیما
محسن اکبری که قربانی و طعمه برای اسلام هوشمند پیدا می‌کند

ونداد تهرانی که موقع حرف زدن صدا ی سوت تولید میکند تا اعصاب قربانی خردشود

آقازاده‌ها شخصیت عصبانی دارند و داد میزنند تا با داد زدن طنابهایی را از قربانی به خودشون متصل کنند تا از بدن قربانی به عنوان مرکب استفاده کنند و آنها بد دهن هستند و حرفهای بد و رکیک میزنند تا این طناب اتصال را قوی‌تر کنند
 

اونا با قربانی رابطه جنسی که اونو ارضا کنند برقرار نمی‌کنند و وسط کار اونو رها می‌کنند و بعد با شخص دیگه ای ارتباط جنسی برقرار می‌کنند که براشون موندگاره و بعضا زنشون هست و از بدن قربانی به سمت زنشون می‌کشند و جانش را می مکند 

و هر وقت قربانی رابطه جنسی برقرار میکه اونا می‌فهمند و انرژیش و می مکند

آقا زاده هایی که نام بردم دزد و کلاهبردارند

ساختمان و میدان روبرویش پر از بدن‌های نیمه جان آویزان تسخیر شده‌ای است که زنده هستند اما بسیار به مرگ نزدیک هستند 
به این دلیل است که وقتی عملیات خاصی است و می‌خواهند پاسخی دریافت کنند ارتباط من با جسم نیمه جان آویزانم را برقرار  می‌کنند مثلا من را می‌ترسانند با کارهای مختلف مثلا می گویند تورا به زندان میاندازیم یا باید خودکشی کنی یا مال و دارایی تورا ازت میگیریم یا زنانگی تورا ازتو میگیریم تا اجاقت را کور میکنیم  و یا فکر مرگ و سرطان در من می‌اندازند و یا مثلا حس پسرانه را در من القا می‌کنند تا از جسمم که کاملا دختر است فاصله بگیرم 
با انجام این کارها می خواهند که سياهی بر من بیافتد و به زامبی خود نزدیک شوم زامبی که از من در جاهای مختلف و در مکان‌های این اشخاصی که در بلاگ از آنها نام بردم است 
محمد ملاحسینی در دفتر خدمات الکترونیک 803 میگفت باید جسمت هم مثل یک زامبی در سطح شهر راه برود و ما بدن نیمه جان تو را در دفتر خدمات الکترونیک 803 آويزان میکنم و جفت آن را هم در سازمان فناوری و اطلاعات شهرداری آويزان میکنیم 

من در جاهای مختلف ازم زامبی گرفتند و به دولتیان و مامورانشان اطلاع رسانی میکنم 
وقتی می‌خواهند از قربانی زامبی بسازند اول باید به زور او را مجبور کنند که خلافی انجام دهد تا داراییش را از دست بدهد و از دنیا دل ببرد 
کاری که ماموران با قربانیان می‌کنند 
اینها به قربانی فشار می‌آورند و اورا آزار و اذیت می‌رسانند

شاهین یا جواد رهپیما میگفت این آتش نشانهایی که در پلاسکو مردند قربانی و فداییه ما و گروهمان شدند منظور کلیه اسامی که در بلاگ از آنها نامبرده شده است