ساعت 12.00
محمد ذاکر ی تکواندو کار برای دولت از طریق سیما مهدلو و الهه و غزال مدیر کد خوانی میکند و با ریاضت هایی که به پرستوها میدهد از جسم آنها استفاده میکند آمریکا هفته گذشته از او تقدیر کرد و به علت اینکه جان قربانیان زیادی را گرفته است از جمله حادثه پلاسکو برنامه ریزی اوبود که برای گشایش در کار دولت جان تعدادی بیگناه باید فدا شود (این فلسفه آنها است) و آنها آتشنشانان را انتخاب کردند و همراه با کشتن آنها او جیب خود را از خون قربانیان پر کرد او در ملاقاتی که با من داشت 7 سال پیش من را هیپنوتیزم کرد و در آن حال گفت کنار ستون درساختمان النا واحد 4 در فردوس غرب باید بایستی و مریضی های من را بگیری او دستش را در کنا ر آلت جنسی من و باسن من گذاشت و از آن به بیرون ساختمان وصل کرد و آقازاده ها از آنجا رد و بدل انرژی میکردند و وقتی چشمم بسته بود خودش را به بدنم نزدیک نزدیک کرد و نفس نفس های وحشتناک هوس آلود میکشید و نمیگذاشت من چشمم را باز کنم و مدادم از کنا ر ستون سالن به اتاق میرفتیم و برعکس . او طنابی به دور گردنم بست و در اتاق گفت تصور کن که
اژ دها هستی و عامل خوشبختی هستی بعد گردنم را به عقب کشید و بلندم کرد گفت حالا من سوار تو میشوم
او در ساختمان النا در باکری واحد 4 کمین میکند و لانه جاسوسی او با این 3 پرستو در آنجاست
ساعت12.47
آقای حسینی ساکن واحد 1 پلاک 20 در بن بست برف گفت که یه صدای بلند بده تا صداتو بشنوم و یک دستی هم به آلتت بکش تا ارتباطت با زنم برقرار شود
ساعت 12.50
چینی ها در حال خوردن ران چپم هستند و مداوم مخابره میکنند که بیا تره بار لواسانی
ساعت 12.59
جنی که این آقا برای من در تره بار چیذر کار گذاشت باعث میشه من از مردها ی اطرافم متنفر باشم و مرد ستیزی داشته باشم
https://www.dropbox.com/scl/fi/r2bmpg1uv5llcrbkpwlcr/20241104_163740.jpg?rlkey=7hlzl69cbnhe8b4kevegvrgw0&st=v0wnjqct&dl=0
ساعت 1.03
مامور به نام آقای جواهری ساکن واحد 5 در پلاک 20 بن بست برف چون من لحظه به لحظه مینویسم اومده پشت درب واحد ما و داره تولید صدا میکنه تا من حواسم پرت بشه و از آلت جنسی من به آلت جنسی خانمش اتصال برقرار بشه تا از حال ارتشیان باخبر بشه و خبرها را مخابره کنه
ساعت 1.10
جن ساکن در منزل که مربوط به مامور دو تابعیته آمریکا و ایران است گفت به مامانت زنگ بزن تا ارتباط با نادر(حسن)فروغان برقرار شود چون خانه نادر فروعان در شهر شیراز نرسیده به پل معالی آباد کوچه شهید سعید حسینی بن بست اول سمت راست لانه جاسوسی است و برای کارهای دولتی استفاده میشود
جن خانه ما گفت وقایع را برای مخابره در بلاگت ثبت کن
ساعت1.29
دکتر رضا سجادی که از ماموران خطرناک آنها است عکس زیر
https://www.dropbox.com/scl/fi/q4qbi1iisaz1dudqarpmn/Screenshot_20240912_040952_Google.jpg?rlkey=iz57qfo81hcze6x051ib8pkep&st=fqegbrhz&dl=0
گفت که به مقر اعضائ حفاظتی واقع در رشت فاز 2 مسکن مهر باید بروی و عملیات ویژه داریم
دفعه پیش که به آنجا رفتیم هلیکوپتر رئیسی سقوط کرد و او مداوم از طریق لپ تاپ در حال مخابره بود
ما فردا به رشت میرویم
دکتر رضا سجادی تخصصش در گرفتن سلامتی قربانیان و قتل آنها است
او گفت که زنانگی را باید کنار بگذاری و به پرستوها منتقل کنی تا پرستوها بدون دیده شدن بتوانند در کانال متصل به آمریکا و ارتش مخابره و گرده افشانی کنند او به بهانه درمان خودش را به روی من انداخت در روی تخت و گفت میخواهم فرکانس قلبت را بشنوم و من بی حس و حال شدم و حس یک زن مسن را پیدا کردم
سارا ملاحسینی در دفتر خدمات الکترونیک 803 یکی از پرستوهایی است که برای مخابره و گرده افشانی تبحر طولانی دارد اوهمیشه برای این منظور میگوید من میخواهم بچه دار شوم
او با اتصال به زنانگی شخص مورد نظر که الان از ارتشیان است (الان هدفشان ارتشیان هستند ) به عمق وجود آن ارتشی توسط فرشاد حسنوند پروژه چیتگر متصل میشود و جن مربوط به آن قربانی را تولید میکند
یعنی پرستو سارا ملاحسینی در دفتر خدمات الکترونیک 803 به بدن جنسی قربانی جدید متصل میشود و وقتی اون قربانی (که الان روی ارتشیان زوم هستند ) به زنش نزدیک میشود سارا ملاحسینی با خبر میشود و اطلاعات را مخابره میکند و بعد جنش را تولید میکند و کاملا با اینکار به آن شخص کنترل دارد
رضا سجادی وقتی گروه میخواستند رئیسی را بکشند
از طریق من با بدن رئیسی ارتباط برقرار کرد و چون جن رئیسی را ساخته بودند توانستند عقل رئیسی بیچاره را بدزدند و او را به کشتن بدهند و این کار از طریق برقراری رابطه جنسی امکان پذیر است
تولید جن توسط سارا ملاحسینی به عنوان یکی از پرستوها خیلی برایشان ارزشمند است و به عنوان دستمزد میتوان قربانیان بیشتری را برای نجات کارهای دفترش اذیت و قربانی کند
ساعت 1.52
حسینی ساکن واحد 1 پلاک 20 بن بست برف چون دید من دارم از جن و رئیسی صحبت میکنم از منزلش صدای صندلی در آورد که روی زمین کشیده میشود آنها با این حرکت جن اصلی من را کنترل میکنند صدای پایه صندلی که بر روی زمین کشیده میشود جن را به سمت صدا حرکت میدهد حسینی واحد 1 صندلی را حرکت داد و سرم به سمت چپ چرخید و یک رپتایل از سمت چپ بدنم خارج شد
ساعت 2.00
پرستو خطرناک استاد یوگا دنیا دید حرف رئیسی شده است
از حمام ما بیرون آمد و از ساق پایم خودش را آزاد کرد و گفت میکشمت و نوک دو سینه ام را به سمت پایین کشانید
2.07
پرستو دنیا من را برد در بانک ملی تا مغزم را کنترل دوباره کنند چون راجع به رئیسی حرف زدم و بعدش گفت حالا میتوانی بروی
او در اکباتان باشگاه یوگا چنبره میزند و آنجا لانه جاسوسی او است وقتی قصد سرقت و ربایش دارد از بدنش که بسیار لاغر و جوان است به سیستم گوارش قربانی متصل میکند و لرزه و ترس ایجاد میکند تا کنترلش را در دست بگیرد
ساعت 2.35
قربانی تسخیر شده ای را میشناسم که برای تولید کابل ارتباطی اطلاعاتی در محمود آباد شمال امروز حرکت به سمت شمال دارد او باید با تن دادن به برقراری رابطه جنسی با آقازاد ای که اسم و فامیلش را مخفی گذاشته است به تولید جن بروند خدا میداند که چه اتفاقی در حال. روی دادن است
دنیا پرستو کهنه کار هم مداوم دستش را از روی سرم رد میکند تا حواسم منعطف شود و درست گزارش بنویسم
ساعت2.46
اینها گفتند به آلت جنسی دوستت در آمریکا به کمک سهیل شریف کارمند شرکت شصتا مخابره کن تا جن اطلاعی بدهد
ساعت 2.50
قربانی که دارد به محمود آباد میرود از خانه ما حرکت دارد او بعد از تماس تلفنی آقازاده با حرکت چمدانش کانالی ازقوزک پای چپ من به آقازاده متصل کرد تا جنی که میخواهند تولید کنند از سمت انرژی من باشد
ساعت2.54
چایی که میخورم مزه تریاک میده اینها اینجوری کردند یعنی تهدید ، که میکشیمت چون عمو حرامی مقداری تریاک به من داده که برای روز خودکشی داشته باشم
ساعت 3.00
با رفتن قربانی به سمت شمال قسمت کورتکس جلو سر من به سام اصغری که او هم قربانی است متصل شد زیرا سام اصغری هم قربانی محصول مشترک ایران و آمریکا است و شیره جانشان را می مکند
اینها قصد دارند که سهیل شریف را به آمریکا بفرستند و او مسئول برقراری ارتباط بین جن من و قربانیان آمریکا است یعنی من در ذهنم با سهیل شریف سکس میکنم و
سهیل شریف در قالب یک نفر در آمریکا خودش را میبیند مثلا سام اصغری،مثلا برایان اعتماد، مثلا آیسان اسلامی و جن آنها را تشکیل میدهند و مثلا چون برایان اعتماد به ترامپ نزدیک است و میخواهند از درون کاخ سفید اطلاع داشته باشند و جنشان خیلی کمک میکند و با رفت و آمد ترامپ بدون اینکه نیازی به ارتباطی باشد و بخواهد هک شود راحت میتوانند با آمریکا مخابره هایشان را بکنند
عمو حرامی خیلی به مخابره و هک شدن حساس است و خیلی سعی دارد که جنی که با من با برقراری رابطه جنسی ساخته درست کارش را انجام دهد که نیاز به مکاتبات الکترونیک نباشد که بخواهد هک شود
دکتر رضا سجادی میگفت که توی ذهنت توی تخت سهیل شریف ساکن آپارتمان کوچه ای در قیطریه که نبش آن یکسر بانک و سر دیگر دامپزشکی است باش و
هر کدام نقش یک طرف را بازی کنید سهیل شریف نقش برایان اعتماد و من نقش نامزدش هستی مشایخی را داشتم و دکتر رضا سجادی کنترل میکرد تا ارتباط به درستی تشکیل شود و خودش ناظر بود
این نکته جالب
باید من شخصی را که با آن سکس میکنم صد بزنم مثلا باید میگفتم سهیل سهیل
یکبار که من را احاطه کرده بودند برای برقراری کابل با ترامپ ،مامور ترامپ که چینی بود گفت بگو کانیه کانیه
چون ترامپ خودش را در جلد کانیه فرو میکند و اینجوری با همه دخترها و زنها ازتباط برقرار میکند چونکه همه زنها آرزو دارند کیم کارداشیان باشند چه از لحاظ زیبای و چه از لحاظ ثروت و با این روش همه را تحت کنترل دارند
نکته:
اینها را آن وز میتوانم به زبان بیاورم چون آنها از من خواستند امروز محمد ذاکری و دنیا گفتند اینها را در بلاگت بنویس
ساعت 3.21
علی ملک محمدی مامور ویژه آمریکا ام وز میگفت باید خواهر و برادر زاده هایم به خارج بروند و پرستوهای زبده ای شوند
او گفت که امروز که شروع کردی به ثبت لحظه به لحظه من وقتی خواستی تمرکز کنی سرم را جلو می آورم تا تمرکزتان به هم بریزد
علی ملک محمدی یکی از قویترین جنها را دارد
که یک پرستو از سمت سپاه برای او آورد
من وقتی در مترو بودمو در حین باز شدن در که هنوز حرکت میکند پرستو سپاه که چادری بود گفت این جن را به علی ملک محمدی برسان تا بفهمد که چه کسی چه حرفی زده است و این جن خیلی از علی ملک محمدی محافظت میکند
. چون من بدن شل و جا دار و سرد و تری دارم ارتباطات کلا از طریق بدن من انجام میشود
ساعت 3.32
جن علی ملک محمدی داره پای راستم و آتیش میزنه و دس راستم هم داره میسوزه
ساعت 3.43
اینها گفتند که به بچه کتی پری در آمریکا و آرتام بچه دنیا جهانبخت کابل و مخابره بزن
ساعت 3.45
آنها مغز فیروز نادری،استیو جاب ،مریم میرزاخانی را خوردند و آنها را به شکل مشابه کشتند
الان هم دارند مغز من را میخورند و گفتند هم که به زودی تورا میکشیم حالا سوال این است که آیا من آنقدر نابغه بودم یعنی اینقدر باهوش بودم
راستش طبق شناختی که از خودم دارم حتی توی حفظ یک پاراگراف هم زمانیکه در دفت خدما الکترونی 803 بو م اشتباه میکردم
اما شخصی به من گفت که آنها مغز سارا ملاحسینی را به تو متصل کر دند و به همین دلیل تو توانستی به دفتر خدمات الکترونیک 401 بروی و اونجوری پرونده ها را انجام بدهی یعنی تو از سارا ملاحسینی خط مشی میگرفتی آنها میخواستند دفتر 401 را له و ویران کنند تا از انرژیش دفتر 410 رونق بگید یعنی دفتر شوهر سارا ملاحسینی