جنگ
ارتش
امروز 15 آبان1403 است و در جریان جنگ بسیاری از ارتشیان و نظامیان با بلایای طبیعی و جنگی وانفجاری مردند چون اینها من را فرستادند پروژه ارتش چیتگرقبل از این اتفاقات و گفتند برو ببین برای اینکه خانه بخری دراینجا موقعیت چه جوری است و شخصی از خودشان به اسم فرشاد حسنوند آنجا نشسته بود و گفت پدافند بد است و گفت روی کاغذ هم بنویس که پدافند بد است و بعد از دوروز در اخبار شنیدم که پدافند را اسرائیل زد در حقیق اینها به درخواست آمریکا نوکر اسرائیل هم هستند
اینها من را از دو سال پیش برای این جنگ آماده کرده بودند و در ورزشگاه انقلاب بودم که یک خانم چینی گفت جنگ بشود و بعد لبخند بزرگی در صورتش زد و ابروهایش را گسترده کرد و بعد در بدنم سیاهی را جای داد و بعد من را فرستاد پیش دکتر علی اکبر قنبر زاده تا از آن سياهی در ذهن من که ابتدا ترس ایجاد شود و بعد حس خوب ایجاد شود در حقیقت اینها خودشان میدانستند که میخواهند جنگ به وجود بیاورند با سرورانشان اسرائیل و آمریکا تا به خواستههای آنها مثل یک نوکر تن بدهند
قبل از شروع به کشتن نظامیان عموی من که نظامی است رادر ذهنم از پشت ترتیبش رو میدادم و این یعنی در ذهنم نظامیان را میکشتم و ضعیف میکردم یعنی چیزی که هدف آمریکا است ضعیف کردن ایران از جهت نظامی
و خود من هم که هفته های خیلی سخت روحی داشتم و نمیگذاشتند بخوابم و مدام به فکر خودکشی بودم و سرم را سوزن سوزنی میکردند و به وسیله مهرگان ادیب که سرطان داشت من مداوم به فکر ابتلا به سرطان بودم
عکس یکی از این دستاندرکارا در زیر آمده است
و شخص دیگری که برای کد خوانی من را تعقیب میکرد
عکسها از طرف اشخاصی هستند که من را تسخیر کرده اند
من تمثل ایران هستم و نگار سلیمانی ساکن کانادا تمثل آمریکا است اینها من و نگار سلیمانی را با کانال به هم وصل کردند و من بدیها را میگیرم و نگار سلیمانی خوبیها را میگیرد در حقیقت کاری که این ضعیفان برای آمریکا انجام میدهند یعنی ایران و انرژیش را می چلانند و تخریب میکنند تا آمریکا خوبیها را بگیرد و بهتر شود