معلم‌های یوگا از ما و تن ما استفاده می‌کردند 
الهه که اسم مستعا ش بود ولی مطمئن نیستم اسم واقعیش چی بود(او برای تولید جن با آقایان مامور با قیافه محجبه به سازمان اطلاعا واقع در خیابان کریمی در فرمانیه غربی میرود) او  با سیما مهدلو و غزال مدیر قمی 
بدن‌های مارو برای سواستفاده ماموران و دولتمردان  آماده میکردند

محمد ذاکری هم یوگا درس میداد و با اینها همکاری می‌کرد او به تقلب یک مدال حلبی در تکواندو گرفت 

یکبار سیما مهدلو گفت من میخوام برقصم بعد بدنشو و باسنش رو حر کت داد و با کالبد درونیم ارتباط جنسی برقرارکرد و تولید جن هایی برای سواستفاده دولت می‌کرد 

سیما مهدلو میگفت سینه هات خراب شده چون راحت به ماموران اطلاعات جون نمیدی 

اونها و قتی من خواستم مبارزه کنم من و در درون کشتند
 

سیما مهدلو یک آهنگ میذاشت و برعکسش می‌کرد تا بصورت تکرار تو سرت بپیچه و اون بعدها به صدای جیغ و سوت ممتد تبدیل میشد من گوشم از وقتی رفتم پیش این دو تا مامور سیما و غزال سوت میکشه

سیما مهدلو بعد از تجاوز و دزدیدن انرژی و طلسم بدن قربانی او را در چنگال خود اسیر می‌کند تا بچه جن پرورش یابد تا ثمره دهد مثلا با اسیر کردن من ،دخترانش نگار سلیمانی و نگین سلیمانی  را فرستاد کانادا و بخت خواهر من را دزدید تا دخترش نگین ازدواج کند او هزینه کانادا را با فروش حق های من که آزار دیده بودم از دفتر خدمات الکترونیک 803 طلب داشتم  پرداخت کرد در حقیقت من رو فروخت تا خرج دختراش در بیاد 

الهه گفت اینقدر کنار گوشت جیغ میکشم تا دیوانه بشی و  فرکانسی تولید کنم که  توجه محمد کتابچی شرکت ایوان  جلب این فرکانس بشه و تو را وارد حلقه سیاسیون میکنم تا خونت حلال بشه

سیما مهدلو سمت چپ بدن را فلج میکنه و غزال مدیر اونرو به یک شاگرد یوگا  ام اسی پیوند می‌دهد  و سمت چپ فلج می‌شود تا سیما مهدلو از انرژی روح تغذیه کند و انرژی جنسی دختران را هم به اتاق خوابش می‌فرستد تا شوهرش را راضی کند 

غزاله مدیر و الهه هم از انرژی جنسی شاگردان استفاده می‌کنند تا کهولت سن خود را پوشش دهند و بتوانند رابطه جنسی داشته باشند و جن تولید کنند 

سیما مهدلو با کشش هایی که در بدن ایجاد میکنه از شما یه جن یا تسخیر شده در درون می‌سازه تا سواستفاده جنسی ممکن بشه برای خوردن افراد شرکت ایوان