توئمه

دکتر کشواد
دکتر آقازاده‌ها 
جواد(شاهین)رهپیما کسی که دلال ماری‌جوانا است و قاتل هست و انرژی درونی طعمه ها را می‌خورد و اطلاعات سپاه بهش کمک می کنند

شاهین (جواد)رهپیما با دادن کوکائین یا ماری‌جوانا به قربانیان آنها را برای سواستفاده دکتر کشواد آماده میکردند تا هردو به دختر تجاوز کنند 

شاهین انرژی‌ها و گناهان بد خود را با رابطه جنسی به قربانیان (دختر ها و زنها)منتقل می‌کند و چون بسیار آدم کثیفی است حال روز  قربانیان بسیار بد و خراب میشود

دکتر کشواد از جن های سمت مجلس و بهارستان کمک می‌گرفت و همه گروه‌ها از دستورات او پیروی می‌کردند 

وقتی که ردی ازشون در دنیای مجازی  زده میشد در ذهنت فرکانس می اندازند  با فرستادن امواجی از کنار پرده های خانه که پیامی لو رفته و سوار یک جت شخصی در فرودگاه پیام می‌شوند تا مثلا رد لو رفته پاک شود

با دستکاری فرکانس‌های مغز  از طریق نمایش‌های آزاردهنده  باعث میشوند که تو فکر کنی عاشقشان هستی زنها عاشق کورش سلیمی و مردها عاشق افسانه سلیمی 

کورش سلیمی من و برد تو اتاق هتل و بهم تجاوز کرد و من که فکر میکردم عاشقمه شوکه شدم  و روحم زخمی شد.

هنوز دارم میسوزم به خاطر اون تجاوز 

تجاوزی که افسانه سلیمی براش برنامه ریزی کرده بود و ترتیب انجامش رو داده بود .

و گفت که اغلب دختر ها پدرشون و داییشون بهشون تجاوز کردند

مجید بهرامی که کار قاچاق مواد مخدر انجام میداد فامیل خود را که حکم اعدام داشت از زندان فراری داد مجید بهرامی شرکت بتا رابرای پول شویی کار مواد مخدر تاسیس کرد

کورش سلیمی که نازا بود با جادو کردن من باعث شد که بچه دار شود 

مهرگان ادیب معلم عرفان حلقه بود که سرطان داشت و به اصطلاح خودش خروج داده بود و درمان شده بود

از بدن من سواستفاده کرد و از بدن بیمار خودش به بدن من انتقال داد و سینه های زیبای من شبیه به سینه های آدمهای سرطانی بعد از عمل شد 

مهرگان ادیب سیاهیا  و مریضیهاشو میندازه تو کالبد آدمهایی که نمیدونند و خوبیهاشونو میگه بدن بهش و میگه خروج بدین

رفتیم تره بار یکی دیگر از قاتلین عرفان حلقه را دیدیم که با پدر پیر خود آمده بود

https://www.dropbox.com/scl/fi/oywafs27t79jimctkikc8/20240903_185200.jpg?rlkey=de5jvza39xqn7ys3l914l62cc&st=ldm02qjj&dl=0

زن با روسری سبز که آدم می‌کشد از ماموران سپاه و ترامپ است

مهرگان ادیب از بدن قربانیان به عنوان انبار برای جن هایش استفاده میکند

دولت با استفاده از عرفان حلقه  پرده های خانه ها را برای جاسوسی و انتقال و متصل کردن انرژی استفاده می‌کنند و بالکنها هم به همین ترتیب و هر کدام از ماموران و جاسوسان کنار پرده ها در منازل چنبره میزنند و به یکدیگر اطلاع می‌دهند پرده و پنجره یکی از رکنهای عرفان حلقه و جاسوسی دولت است

علی خلبان ساکن نسترن 7 مجتمع پردیسان واقع در شهرک غرب که فرزندی به اسم جاوید دارد  که جزو ماموران اطلاعات هست با تحت کنترل گرفتن بدن من از دور در کالبد من گرده افشانی می‌کرد و زور و انرژی زن و مردی تولیدمیکرد و پخش و منتقل می‌کرد به نیروهای دولتی اطلاعات . و خواهر زاده و برادر زاد هایش را تغذیه می‌کرد 
و من با این انرژی‌ های زن مردی به اصطلاح حامله میشدم واز طریق شکاف و زخمی که زدند  زایمان میکردم و او بچه ها ی خواهر و برادرش رو میفرستاد بین افراد  اطلاعاتی تا انتقال دهنده این جن های زاییده شده باشند 
و قرار است که اینهارو به عنوان مامور بفرستند به خارج از  ایران برای جاسوسی ، مثل پگاه جلالت که همراه با روح انگیز فروغان برای جاسوسی و فروختن ایرانیان به آمریکا رفتند 

جاسوسان تورو در ذهن خودت عاشق کسی می‌کنند و تو با فکر به اون فرد انرژی جنسی تولید میکنی و از محارم و غیر محارم با تو ارتباط جنسی برقرار می‌کنند 
و بچه هایی که از حفره های در درون تو متولد می‌شوند  جن هستند 
و از طریق اونها از من سو استفاده می‌کنند و انرژی می‌گیرند و این جن ها را برای مکش انرژی به سمت چپ بدن من که شکاف و زخم زدند میچسبانند تا جانم را بخورد 

علی خلبان ساکن نسترن 7 پردیسان شهر غرب خواهرم رو وادار می‌کرد که رابطه جنسی با ماموران سپاه داشته باشد و بعد بچه جن اون رو مینداخت تا از ساق پای من تغذیه بکند 

عمو زنگ میزنه مامان و بدن من منبسط میشه و از طریق حرف زدن یه بخشی از خودش میفرسته توی من برای سواستفاده و در گوشم میگه تا 2 روز حموم نرو بعد بوی عرق تند بدنش مداوم زیر دماغمه 

یعنی همینجور که مزاحم مامان میشه توی بدن من بالا پایین میکنه تا جن تولید کنه

او نیرو و انرژی من را می‌گرفت تا به فرزندش جاوید انرژی بدهد و او را برای جاسوسی در آینده آماده میکرد

 سارا ملاحسینی منو فرستاد دفتر خدمات الکترونیک  ۴۰۱ کار کنم که واقع در منطقه ۴بود و شوهرش صالحی (صاحب دفتر خدمات الکترونیک ۴۱۰) هم میخواست بچاپ و رشوه گیر شماره یک  منطقه ۴ باشه که چون   صاحب ۴۰۱ در مورد شوهر سارا ملاحسینی(صاحب دفتر ۴۱۰) بدگویی و غیبت و صحبت می‌کرد باید میرفتم  و با انجام کارهای ممنوعه آبروشون و  ببرم و بهم گفت باید بااین مدیر فنی که بهت دادیم توی اینجا استفاده کنی و دفتر ۴۰۱ را تعطیل کنی و بعد که رفتی اونجا مهدی منطق ایرادات پرونده ها رو بهت میگه در مرحله پیش نویسی و تو از مردم پول بگیر تا به گوش حراست برسه و بعد تو از دفتر اخراج شدی خودم میام ضمانت میکنم بر می‌گردانمت اما بعدش که از ۴۰۱ اومدم بیرون بهش زنگ زدم گفت تازه شاید ۸۰۳ هم تعطیل کنم و بعد گفت پارتی من کلفته و پارتیم قالیباف و مهندس خودی هست هر حرفی بزنی وکیل میگیرم و میندازمت زندان و دیگه جواب تلفن ها را هم نداد

مهدی منطق کسی هست که انجام دهنده تمام کثافت کاری های دفتر ۸۰۳ هست با همراهی سارا ملاحسینی و محمد ملاحسینی 
منطق با جادو و عرفان حلقه کار می‌کرد او  انگشتش را مثل سلامی فرمانده سپاه می‌کرد و میگفت شبیه محمد باقری سردار سپاه هستم  او  دخترارو عاشق محمد ملاحسینی میکنه که ازشون سواستفاده کنه و پرونده ممنوعه رد کنند منطقه شهرداری با استفاده از کارتابلشون که متصل با اینترانته

مهدی منطق یک بوهای بدی با زدن عطر بد در خاطر می‌گذاشت که حالتو بد کنه و بتونه نفوذ کنه تو وجودت و پاشو از زیر میز می‌مالید  به پاهات تا خجل بشی که ایجاد خجلی یکی از راهای نفوذ است ودر کارهای جاسوسی  مورد استفاده قرار میگیرد

سارا ملاحسینی یک طرف پرده و مهدی منطق طرف دیگر پرده که وسیله جاسوسی دولت است می نشستند و کارهای عرفان حلقه و ارتباطات و رد و بدل کردن جن را انجام میدادند

معلم‌های یوگا از ما و تن ما استفاده می‌کردند 
الهه که اسم مستعا ش بود ولی مطمئن نیستم اسم واقعیش چی بود(او برای تولید جن با آقایان مامور با قیافه محجبه به سازمان اطلاعا واقع در خیابان کریمی در فرمانیه غربی میرود) او  با سیما مهدلو و غزال مدیر قمی 
بدن‌های مارو برای سواستفاده ماموران و دولتمردان  آماده میکردند

محمد ذاکری هم یوگا درس میداد و با اینها همکاری می‌کرد او به تقلب یک مدال حلبی در تکواندو گرفت 

یکبار سیما مهدلو گفت من میخوام برقصم بعد بدنشو و باسنش رو حر کت داد و با کالبد درونیم ارتباط جنسی برقرارکرد و تولید جن هایی برای سواستفاده دولت می‌کرد 

سیما مهدلو میگفت سینه هات خراب شده چون راحت به ماموران اطلاعات جون نمیدی 

اونها و قتی من خواستم مبارزه کنم من و در درون کشتند
 

سیما مهدلو یک آهنگ میذاشت و برعکسش می‌کرد تا بصورت تکرار تو سرت بپیچه و اون بعدها به صدای جیغ و سوت ممتد تبدیل میشد من گوشم از وقتی رفتم پیش این دو تا مامور سیما و غزال سوت میکشه

سیما مهدلو بعد از تجاوز و دزدیدن انرژی و طلسم بدن قربانی او را در چنگال خود اسیر می‌کند تا بچه جن پرورش یابد تا ثمره دهد مثلا با اسیر کردن من ،دخترانش نگار سلیمانی و نگین سلیمانی  را فرستاد کانادا و بخت خواهر من را دزدید تا دخترش نگین ازدواج کند او هزینه کانادا را با فروش حق های من که آزار دیده بودم از دفتر خدمات الکترونیک 803 طلب داشتم  پرداخت کرد در حقیقت من رو فروخت تا خرج دختراش در بیاد 

الهه گفت اینقدر کنار گوشت جیغ میکشم تا دیوانه بشی و  فرکانسی تولید کنم که  توجه محمد کتابچی شرکت ایوان  جلب این فرکانس بشه و تو را وارد حلقه سیاسیون میکنم تا خونت حلال بشه

سیما مهدلو سمت چپ بدن را فلج میکنه و غزال مدیر اونرو به یک شاگرد یوگا  ام اسی پیوند می‌دهد  و سمت چپ فلج می‌شود تا سیما مهدلو از انرژی روح تغذیه کند و انرژی جنسی دختران را هم به اتاق خوابش می‌فرستد تا شوهرش را راضی کند 

غزاله مدیر و الهه هم از انرژی جنسی شاگردان استفاده می‌کنند تا کهولت سن خود را پوشش دهند و بتوانند رابطه جنسی داشته باشند و جن تولید کنند 

سیما مهدلو با کشش هایی که در بدن ایجاد میکنه از شما یه جن یا تسخیر شده در درون می‌سازه تا سواستفاده جنسی ممکن بشه برای خوردن افراد شرکت ایوان